وبلاگ نشریه دخترانه "اوج"

به یادتون بودم

دیروز، یعنی همین چهاردهم به اتفاق خانواده رفتیم زیارت حضرت احمد بن موسی، شاهچراغ و برادر بزرگوارشون سید میرمحمد. 

دعاگو همه دوستان بودم.


بارگاه حضرت سیدمیرمحمد

سید میر محمد


بارگاه مطهر حضرت شاهچراغ


شاهچراغ

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا

اصلا جهان یعنی فاطمه به توان بی نهایت


فریاد شیر خدا(ع) بغض شد و در گلو شکست...پس از شما دیگر دل محرمی نخواهد بود که گوش شود برای لمس عاشقانه های علی(ع)...پس ازشما بغض علی(ع) مروارید شد و به آب، حیات دوباره بخشید تا از عمق چاه خروشید و باران شد و بارید دربهاری که جهان غصه دار مظلومیت شماست...مظلومیتی که در رگ های تاریخ تا ابد جاریست...شما بلندترین قصه ی عشقید در کوتاه ترین سخن آفریدگار...بیراه نیست اگر ادعا کنم که شما آغاز و پایان کتاب عشقید که در کمال طبیعی سرشت  رحمت للعالمین بر قلب نازنینشان نازل شد...نقطه ی باءبسم الله علی(ع) است و کیست که تردید کند در اینکه شما یک روحید در دو پیکر...نقطه باء بسم الله یعنی سرآغاز تمام حرف های خوب از ازل تا به انتهای آفرینش...و کیست که جسارت تردید داشته باشد در اینکه مردترین مرد هستی قرآن ناطق است و از آن جهت شما آغاز و پایان قرآنید...و خداوند شما را کوثر نامید...چه انتخاب شایسته ای...صدق الله العلی العظیم...اصلا بهشت از عطر وجود شما بهشت می شود همانگونه که بهانه خلقت شمایید...بهشتی که می گویند زیر پای مادران است از ان جهت که به قدوم مبارک شما متبرک می شود بهشت است...ای دردانه نگین آفرینش، اگر کتاب تاریخ تا به امروز ورق می خورد از یمن وجود شماست وگرنه بغض زمین از گریه های دختران زنده به گور شده در همان سال ها می ترکید...اگر امروز جهان هستی شکوه تقدس و پاکی زن را به نظاره می نشیند از آن جهت است که شما فاطمه اید و پیامبر(ع) شما را بریده از ناپاکی ها نامید...اصلا عشق با وجود شما معنا یافت آنگاه که پیوند آسمانیتان با پاک ترین مرد خدا رقم خورد...محبت با ذره ذره وجود شما عجین شد که که عاشقانه ترین صحنه ی خلقت در کربلا به خون پاک فرزند شما رنگین شد...شما در ثانیه ثانیه ی زمین تکرار شدید...آن زمان که لیلا جگرگوشه اش را بدرقه ی راه عشق کرد...آن روز که زینب(س) به جهانیان نشان داد که دختر پاکدامن و غیور زهرا(س) است...اصلا جهان یعنی فاطمه(س) به توان بی نهایت...اصلا شما قبل از خودتان هم بودیده اید وقتی فاطمه بنت اسد درد را در خانه خدا تاب می آورد...اما مادر زیبایم زمین تا ابد شعر تو را می خواند...روزی که تمام عالم به حرمت حضور شما سکوت کند و چشم جهانیان به قامت رعنای فرزندت روشن شود آن روز اماممان تمام در های تاریخ را می گشاد تا دیگر دری بسته نباشد برای آنکه ظالمی بزرگترین مظلومیت جهان را رقم بزند...مادرجان باید همان زمان که بغض علی(ع) در گلو شکست قیامت می شد...اما زهرا(س) فرزندی دارد که نامش مهدی(ع) است...صل الله علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده...   

غزل

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه سادات

مقصرکیه؟

مردم انگار یه چیزیشون هست.توخیابون انگار همه باهم درگیر هستن درموارد حاد تر باخودشون.

باورکن باخودشون حرف میزنن.

یه بنده خدایی میگفت :به خاطر مشکلات اقتصادیه مردم دستشون تنگه...!؟

یه کم نزدیک تر شدم وباتوجه بیشتری به قضیه نگاه کردم دیدم بد نمیگه میشه ازاین بعد به قضیه نگاه کرد (دست مردم تنگه یعنی چه؟مقصرکیه؟کی باید جواب بده...؟

1-آیاخواست خدا بوده؟

2-آیااختیار انسان درکار است ؟

3-آیابه دولت مردان مربوط میشود؟

4-تحریم ها کجای قضیه است؟

5-چشم وهم چشمی چه؟

6-نگاه به بالا درستی ها

7-زیاده خواهی (راضی نبودن به خواسته ها)

8-تجمل گرایی

9-مال حرام ...

10-و...

حال باید فکر کنیم کدام یک از موارد بالا موثر یا موثرتر است.وباید روی آن کار بشود.

بعضی وقت ها باخودم فکر میکنم ماهمه اش تمرکز روی مسائلی که به قول بچه ها تکراری شده میکنیم.

باید به بحث اقتصادی نیزبپردازیم.

همان اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری فرمودند.

من به این باور رسیده ام که خیلی ها درگیر این مسائل هستندوحتی به علت بی تدبیری های مقام های دولتی در اداره ی کشور مردم نسبت به دین بدبین شده اند.(میگویند این حکومت اسلامی ست!)

درصورتی که وقتی به موارد بالا نگاه می کنیم میبینیم همه اش هم به دولت وسیاست مداران مربوط نمی شود.

ولی متاسفانه همه درک یکسانی نسبت به این مسئله ندارند ازطرفی می دانیم یکی از حربه های دشمن در بحث جنگ نرم دست گذاشتن روی همین نقطه ضعف مردم است .

 

چه باید کرد ؟

مابه عنوان دانشجو (یا به گفته ی رهبر افسران جنگ نرم )چه کار می توانیم برای این مشکل انجام دهیم ...؟؟؟

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث

کورش کویر

کورش کبیر: تحمل شنیدن سه آهنگ برایم دردناک است،صدای کودکی ازبی مادری،صدای مجرمی ازبی گناهی،صدای عاشقی ازجدایی

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهره

باران مرا مجبور کرد...!

به نام او که باران نازل میکند، از آسمان...

چندروز پیش رفتیم خانه خالم، جلسه قرآن؛ وسط های جلسه که بودیم برق رفت!(بعلت طوفان و رعد و برق). ادامه دادیم و جلسه را به حول و قوه ی الهی به پایان رساندیم! و همچنان رحمت الهی میبارید... در راه برگشت احساس کردم از جلوی ماشین دود می آید بیرون، زدم کنار و از آقایی کمک خواستم. گفت برو در کاپوت ماشین را باز کن! چه توقعاتی دارند مردم بخدا!!! من هم که فقط حدودش را میدانستم، گفتم بلد نیستم!بنده خدا خودش باز کرد و گفت استارت بزن! با خودم گفتم حالا با خودش میگوید البته اگر بلد باشی استارت بزنی!!! از فکر خودم خنده ام گرفته بود!(خیلی وقت ها پیش می آید که از فکر خودم خنده ام بگیرد! شما چطور؟!). ولی دیگر واقعا اینکار را بلد بودم انجام بدهم، وگرنه که بهم گواهینامه نمیدادنذ! ماموریت را انجام دادم و او هم نگاهی کرد به ماشین و گفت مشکلی نیست... ما هم به راهمان ادامه دادیم و خدا را شکر سالم به مقصد رسیدیم. همه اینها را گفتم که بگویم باران مرا مجبور کرد که مسائل فنی را هم تا حدودی بلد باشم، مثل باز کردن در کاپوت ماشین! کلا باران چیز خوبیست!

بعضی شرایط و موقعیت ها، آدم را مجبور می کند که بعضی مسائل مورد نیازش را جدی تر بگیرد.
البته این را هم باید بگویم که:
بعضی کارها واقعا مردانه ست، هر چند خانم ها باید بلد باشند
بعضی کارها هم مردانه ست ولی واقعا لزومی ندارد خانم ها بلد باشند!
همچنان که در نهج البلاغه هم داریم:
کاری که برتر از توانایی زن است به او وامگذار، که زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش و خشن...



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فاطمه.ق

شنبه های تلخ

 

برایم شنبه ها تلخ است

    تلخ تر از زقوم جهنم ...

صبح های شنبه که میشود غم بزرگی سینه ام را پر میکند . شنبه ها باید زیبا باشند چون آغار یک هفته جدید است ، چون امید را تازه میکند تا جبران کنیم هفته گذشته را . صبح شنبه باید خدا را شکر کرد که با تمام اشتباهاتمان فرصتی دیگر در اختیارمان گذاشته است تا زندگی کنیم تا باشیم و جبران کنیم .  در کنار همه ی اینها شنبه ها برایم تلخ است . شنبه تلنگر بزرگی است از طرف خدا برای تک تک مان .

میدانی شنبه چه معنا دارد ؟! شنبه یعنی پایان یک جمعه دیگر ! یک جمعه دیگر گذشت و او را ندیدیم ؛ صدای " انا المهدی " اش را نشنیدیم ؛ از رویش محروم شدیم . خدا خیلی ظریفانه اثبات میکند بی لیاقتیمان را ! شنبه یعنی بی لیاقتی ما از دیدار روی یار ؛یعنی هنوز گنه کاریم ؛ هنوز مرد نشده ایم برای یاری اش ...

شنبه ها میگویند یک بار دیگر غروب جمعه تمام شد ولی صدای قدمش را نشنیدیم . صبح شنبه ها از غروب جمعه ها هم برایم دلگیرتر است . چرا که غروب جمعه که تمام شود هنوز چند ساعت دیگر دلخوشم به آمدنش ، مدام با خود میگویم هنوز جمعه تمام نشده هنوز فرصت است ؛ این جمعه حتما می آید . اما شنبه که میشود ؛ یعنی پایان یک هفته انتظار به پاییز ختم شد ...

هر روز هفته ، از صبح تا شب به انتظار ظهورش نفس میکشم . یکشنبه که تمام میشود میگویم دوشنبه هست ، سه شنبه هست ، چهارشنبه . پنج شنبه و جمعه ...

تک تک لحظه های روز جمعه را به امید شنیدن صدای زیبایش سپری میکنم ؛ گوشه ای نمی نشینم برای دیدنش ! تلاش میکنم تا شرمنده اش نباشم ... شب جمعه را با غم بسیار سر به بالین میگذام و بازهم صبح شنبه ...

بیایید روزهای زندگی مان را با معنا سپری کنیم . هر ثانیه روزهایمان حرفی برای گفتن دارند که ژرفای آن یعنی" مهدی ( عج ) " یعنی " فریدی " که چشم انتظار ماست ! یعنی " شریدی " که هنوز هم دعای گوی ما شیعیان گنه کار است .

خدایا

این هفته را هم به پایان میرسانم تنها با این امید که صبح شنبه ها با لبخند مولایم بیدار شوم ...

الهی

عاجزانه درخواست میکنم شنبه هایم شیرین شوند ؛ به شیرینی شراب طهور بهشتی ...

 

فرید : تنها / شرید : کنار گذاشته شده . از القاب حضرت مهدی ( عج )


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فاطمه.م

مگه میشه؟ مگه داریم؟

یا رب نظر تو برنگردد...

دیشب یاد انیمیشنی افتادم که ندیدمش فقط وقتی پوستر اکران آن در دانشگاه به چشمم خورد خیلی متعجب شدم.

اسمش هم دقیق خاطرم نیست فقط یک چیزی بود درمورد احتمال بارش کوفته قلقلی از یک ابر!!!

همان موقع با خودم گفتم:" وااااااا!! بارش کوفته قلقلی؟؟؟؟؟

بدبخت مردم سروکَلَشون نمیشکنه؟؟؟"

یادم نیست آن هفته چه طور پیش رفت که توفیق نصیبم نشد که به دیدن این فیلم یقینا مفهومی نائل آیم (احتمالا نماز شب نخواندم که از این فیض الهی محروم ماندم) منتها اسمش درخاطرم حک شد; چونان خورشید در حافظه ی آسمان!

فکر میکنم امروز یک سالی از این ماجرا گذشته باشد.

حتما به این سوال برخوردید که چه شد یاد این خاطره افتادم؟

عرضم به حضورتان که دیشب جایتان خالی رفته بودیم شب نشینی منزل یکی از آشنایان.

منزل این آشنای بزرگوار ما حیاط زیبایی دارد; که مزین به یک فقره ایوان درجه یک هم می باشد.

ما هم که از گرمای هوای فراری بودیم به همین ایوان پناه بردیم. دور هم نشسته بودیم که آقایان تحلیل های کارشناسانه طور! پیرامون مذاکرات هسته ای و نتایج آن ارائه میدادند جوری که 100 کارشناس بین المللی را  یکجا روانه ی جیب بغل مبارکشان می کردند.

ما هم مدام لبخند ژکوند تحویل می دادیم؛ میوه ی صد در صد ارگانیک محصول حیاط منزلشان را تناول می کردیم و در دل می گفتیم خدایا هزار بار شکرت که این مغزها داخل مملکت ما حفظ شدند و فرار نکردند و صدهزار بار شکرت که هنوز امریکا به حضورشان در ایران پی نبرده وگرنه برای تصاحبصان جنگ جهانی سوم درمیگرفت!

در حین همین اظهار نظرهای کارشناسانه بود که باد شدید همراه گرد و خاک زیاد شروع به وزیدن کرد.

ما توجهی نکردیم و با تمرکز بیش از پیش فرمایشات حضراتشان را دنبال میکردیم که یک مرتبه از آسمان شبه سنگ هایی بر سر و رویمان افتاد! بالا را که نگاه کردیم دیدیم بارانی از انجیرهای ریز خشک روی سرمان می بارد!

به محض فهمیدن علت حادثه سنگر گرفتیم و به داخل پناه بردیم؛ اما همچنان متعجب هم را نگاه میکردیم: "انجیر؟؟؟؟؟ از آسمون؟؟؟؟؟؟ رو سر و کله ی ما؟؟؟؟؟ مگه داریم؟؟؟؟ مگه میشه؟؟؟؟؟"

که صاحبخانه روشنمان کرد:"بالای ایوون دو تا درخت انجیر داریم. هر روز کلی انجیر خشک می ریزه پایین. باید یه ساعت جارو کنیم:("

آن موقع بود که علامت سوال هایی که بالای سرمان می چرخید کم کم ناپدید شد.

خدا را شکر بارش انجیر بحث هسته ای را متوقف کرد و من از شنیدن تحلیل های کارشناسانه خلاص شدم.

راست می گویند:" عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد"




پ.ن: هیچ وقت درک نکردم چرا در مورد مسائلی اظهار نظر می کنیم که اطلاعاتمان از آن حدود اطلاعات مگس از هیپوتالاموس مغز انسان است.(راستی مغز دیگر موجودات هیپوتالاموس دارد یا نه؟) یعنی حدود صفر کلوین!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نوشین

آسمون خدا

وقتی خوب فکر میکنم میبینم که آسمان خدا همه جا یک رنگ است .

فرقی نمی کنه که کجا زندگی می کنیم مهم این هست که چطورزندگی کنیم ؟

وچطور با مشکلات مواجه بشیم...

به قول یکی از بچه ها آیا ما معنای رنج را فهیده ایم ؟

رنج چیست؟

فقط اینو میدونم که رنج همه جاهست.ولی ...برای افراد مختلف بارنگ های متفاوت ظاهر میشود .

وبازم اینو میدونم که از آن نمیشود فرار کرد والبته که کاری بیهوده هست.


هنرزندگی هنر برخورد درست و منتقی با مشکلات(رنج)است.

رنج بعنی امتحان

آیه 155سوره بقره


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حدیث

بدرود

بدرود ای همنشینی که تا هستی پر قدر و منزلتی، و چون از ما جدا شوی، فراق تو دردناک است. ای مایه ی امید که دوری ات برای ما سخت و رنج افزاست.

بدرود ای همدمی که چون آمدی بر دل ما آرامش آوردی و شادمان کردی، و چون سپری شدی، ما را در وحشت تنهایی گذاشتی و درد فراق افزودی.

بدرود ای همسایه ای که در مجاورت تو دل ها نرم و رقیق شوند و گناهان رو به کاستی روند.

بدرود ای ماهی که ماه های دیگر سال، با تو رقابت و هم چشمی نتوانند

بدرود که پیش از آمدنت در آرزوی تو بودیم، و پیش از رفتنت، به اندوه جدایی دچار شدیم....


بخشی از مناجات امام سجاد در بدرود با ماه مبارک رمضان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سمانه

ماه پشت ابر

امشبی را پشت ابری رو بگیر ای ماه من
کرده نورت سخت کار تیم استهلال را


عیدتون مبارک:)



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نوشین