وبلاگ نشریه دخترانه "اوج"

۳ مطلب توسط «پگاه سادات» ثبت شده است

بزرگترین نعمت

بزرگترین نعمت را از دست ندهید

شما در معرض بزرگترین نعمت هستید؛ «نعمت اباعبدالله الحسین(ع)»، این نعمت را از دست ندهید!

در این محرم، مدام دورِ خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) بگرد، به خودت بپیچ و بگو: «خدایا! آخر من چطور باید از تو تشکر کنم؟! من مثل مادر بچه‌مرده برای حسین فاطمه گریه می‌کنم! می‌سوزم! دوستش دارم! من چطور تشکر کنم؟!»

یک محرم، ده روز از خدا تشکر کن! یک‌بار سجدۀ شکر به‌جا بیاور! یک‌بار! بگو: «خدایا ممنونت هستم که به من حسین(ع) داده‌ای»

شما در عمر خودت-تابه‌حال- لیترها گریه کرده‌ای. می‌فرماید: «قیمت این گریۀ تو این‌طور است که یک قطره‌اش! بهشت بر انسان واجب می‌شود؛ یک قطره‌اش!»

نسبت به نعمت اباعبدالله الحسین(ع) سراسر شکر باش، این نعمت نعمتِ کمی نیست! این نعمت محبت اباعبدالله الحسین(ع) را ساده نگیر...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پگاه سادات

اینفوگرافیک تنها مسیر

اینفوگرافیک

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پگاه سادات

تاریخ صدر اسلام

به نام خدا

 

 

بی تردیدهر پیغمبری باید نمونه ی کامل و بی همتای اراده خداوند در روی زمین باشد پیامبر انسان است و مرد فضیلت ، کمال ،حکمت ، وقار و جلال  او عالم حکیم و پرهیزگار صاحب شجاعت و بردباری و دیگر صفات پسندیده انسانی و کمالات متعالی است در کارهایش هیچ اثری از ضعف وسستی در رفتار و کردارش نشانی از پراکندگی و تناقض دیده نمیشود

در یک کلام پیغمبر معصوم از خطا ومبرای ازلغزش و برترین و کامل ترین خلایق است خداوند در قرآن فرموده است :

{لقد کان فی رسول الله اسوۀَ حسنه}

قطعا برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکو است

اما با مراجعه به تاریخ و آن چیزی که درمورد پیامبر ثبت شده او را مردی ناتوان و چند چهره همچون کودکان کار میکند و چون جاهلان سخن میگوید. آنگاه که خشنود میشود خشنودی او سستی و سبکی است و هرگاه او را خشم میگیرد خشم او ناتوانی و اشفتگی است.همواره محتاج کسی است که به او چیزی بیاموزد و کارهایش را مدیریت کند دستش را  بگیرد و مشکلاتش را چاره جویی کند همه ی مردم از او عاقل تر کامل تر و قدرتمندترند.

چگونه میتوان تفسیر کرد که پیامبر همسرش را روی دوش میگیرد و گونه بر گونه ی او میگذارد که با یکدیگر نظاره گر رقص سیاهان باشند یا همسرش چانه ی خود را یر روی دست او نهاده و بازی سیاهان را تماشا میکند؟!!!!! همین پیامبر سپاه خود را رها میکند تا با همسرش تنها در میان صحرا مسابقه دهد آن هم بارها و در مناسبت های مختلف! گاهی شوهر میبرد گاهی همسر انگاه به همسرش میگوید :این به ان در

ویا هنگامی که زن پسرخوانده اش را در حالتی شهوت اور میبیند عاشق او میشود و با او تبانی میکند!

چگونه میتوان پذیرفت که پیامبر درباره ی یک موضوع نظر خاصی داشته باشد اما آیاتی در رد نظر او و تایید حرف دیگران فرود آید واو ازین بابت گریه و ناله کند و شیون سر دهد. همین پیامبر ایستاده ادرار میکرد.

میگویند اورا همانند سایر مردمان شیطانی بود که گمراهش میکرد و به شکل جبرییل سراغش می آمد اما خداوند او را یاری کرد و مسلمان شد. بدین ترتیب پیامبر از شر شیطان در امان مانده است. او شراب انگور و شراب خرما مینوشد. از ابراهیم برای شک سزاوارتر است. لیله القدر را فراموش میکند و چون نمیتواند انرا به یاد اورد به پیروان خود میگوید که در دهه اخر ماه رمضان پی لیله لقدر باشند. او سوره ی روم را به خوبی به یاد ندارد و از یاد برده که جنب بوده است!!

این اخبار و روایات در کتاب هایی امده که ادعا میشود بعد از قرآن صحیح ترین کتاب هاست.

کسی که ار ضوابط و معیارهای حقیقی برای بررسی تاریخ بی خبر باشد با این توده عظیم از روایات جعلی سیمایی اشفته از پیامبر در ذهن خودش ترسیم میکند

ترسیم چنین سیمایی از پیامبر خیانت بزرگی به تاریخ بشریت است که هنوز اندوه آن گلو گیرمان است.

از دیدگاه ما این کار بر اثر یک نقشه پلید و از پیش طراحی شده  صورت گرفت تا ضمن نابودی شخصیت رسول خدا اصول اساسی اسلام را نابود کند. این نقشه در زمان امویان بهدست اعوان و انصار این خانواده طراحی شد به نمونه هایی توجه کنید

روزی نزد هشام ابن عبدالملک خلیفه ی اموی رسول اکرم را ناسزا گفتند هشام ناسزا گویان را ازین کار بازنداشت

خالد ابن سلمه مخزومی اشعاری در هجو پیامبر اکرم برای مروانیان سرود .صاحبان صحاح سته جز بخاری از او روایت نقل کرده اند

عمروبن عاص که از سوی معاویه والی مصر بود حاضر نشد یکنفر نصرانی را که به پیامبر اکرم ناسزا گفته بود تازیانه بزند

مطرف ابن مغیره از معاویه نقل میکند که وی پس از ذکر پادشاهی ابوبکر عمر و عثمان و ضمن اینکه پس از مرگشان نامشان از یاد رفت گفت : اما برارد هاشم! در هر روز 5بار نام اورا میبرند ای بی مادر! با این حال چه چیز برای ما میماند؟!به خدای سوگند از چای ننشینم تا انرا برای همیشه دفع نکنم

 

امویان برخورد های کینه توزانه ای با سنت و سیره ی رسول خدا داشتند به نمونه های زیر توجه کنید:

ابودرداء به معاویه اعتراض کرد که رباخوار است و از ظرف طلا و نقره برای اشامیدن استفاده میکند. او در حرمت اینکار به گفتار رسول خدا استدلال کرد .معاویه پاسخ داد: من در اینکار اشکالی نمیبینم.

عثمان برخلاف سنت پیامبر نماز را در منی چهاررکعتی خواند یک بار که عثمانمریض بود از علی درخواست کردند که نماز را اقامه کند علی(ع) فرمود:نماز رسول خدا-دورکعتی- را میخوانم گفتند : نه فقط نماز امیرالمومنین عثمان را. علی(ع) از امامت نماز خودداری نمود.

حجاج در خطبه ای که در کوفه خواند با تقبیح کسانی که قبر رسول خدا را در مدینه زیارت میکنند گفت : مرگ بر انها که در اطراف چوب ها و استخوان های پوسیده میگردند! چرا پیرامون کاخ امیرالمومنین عبدالملک نمیگردند؟ مگر نمیدانند که خلیفه از پیامبر برتر است؟

همو به عبدالملک نوشت: ای امیر مومنان خلفا منزلت بالاتری از پیامبران دارند!

 خالد بن عبدالله قسری می گفت : به خدای سوگند امیرالمومنان نزد خدا از پیامبرانش گرامی تر است.

عبدالله صیغی از هشام پرسید: یا امیرالمومنان ایا خلیفه ی تو در میان خانواده ات برتر و محبوب تر است یا فرستاده ات؟؟ هشام پاسخ داد:  خلیفه ام در میان خانواده ام. عبدالله گفت: پس تو خلیفه ی خدا در روی زمین و در میان خلق خدایی و محمد(ص)فرستاده خدا به سوی آنان. پس تو نزد خدا از او گرامی تری. هشام این عقیده ی عبدالله را تکذیب نکرد یعنی چیزی شبیه کفر

خالد بن عبدالله قسری یکی از تابعان را در خانه های آل حضرمی در مکه زندانی کرد .این کار بر مردم گران آمد وبا وی مخالفت کردند خالد در خطبه ای گفت: (به من خبر رسیده که شما با حبس دشمن امیرمومنان  و کسی که با خلیفه خدا به جنگ برخاسته مخالف هستید . اگر امیرمومنان به من دستور دهد که این کعبه را یک سنگ به یک سنگ خراب کنم چنانخواهم کرد . به خدای سوگند امیرمومنان نزد خداوند از پیامبرانش گرامی تر است.

حجاج ابن یوسف ثقفی در جنگ با عبدالله بن زبیر کعبه را با منجنیق کوبید . او به این عمل بسنده نکرد بلکه نجاست هم به کعبه پرتاب کرد.

ولید بن یزید اموی یک نفر مجوسی را فرستاد تا بر روی کعبه مکانی برای نوشیدن شراب بسازد او در زمان هشام به مکه رفت و با خود شراب و خیمه ی دیبایی به اندازه کعبه برد و بر ان شد تا انرا بر روی کعبه نصب کند و در آن بنشیند اما یارانش او را از شورش مردم بیم دادند تا ازین کار دست برداشت.

خالد قسری آبی به کعبه کشید. او تشتی در کنار زمزم گذاشت. سپس گفت آب گوارایی برای شما آورده ام که همانند بدترین گنداب ها یعنی آب زمزم نیست.

همو گفت : ابراهیم خلیل از خداوند آب خواست و خدا به او آب خنک و گوارایی داد.

هنگامی که عبدالله بن زبیر بر مکه و حجاز دست یافت عبدالملک بن مروان ، مردم را از انجام حج منع کرد. مردم فریاد برآوردند. عبدالملک گنبدی روی صخره بیت المقدس و مسجد الاقصی ساخت تا مردم را بدان مشغول دارد و دلشان را بدست آورد. مردم در کنار صخره ایستادند و پیرامونش طواف میکردند چنان که پیامون کعبه طواف می کنند و روز عید قربان قربانی میکردند و سرشان را میتراشیدند

13.به تصریح جاحظ امویان قبله را تغییر دادند ظاهرا قبله را از کعبه به سمت بیت المقدس در جهت صخره ای که قبله یهودیان است تغییر دادند. او میگوید:

تااینکه عبدالملک ابن مروان و فرزندش ولید  و کارگزارشان حجاج و غلامشان یزید بن مسلح به قصد نابودی و انهدام خانه خدا وجنگ نظامی با حرم مدینه وارد عمل شدند. آنان کعبه را منهدم و حرمت حرم را شکستند و قبله واسط را تغییر دادند

متوکل عباسی که از سوی برخی احیاگر سنت اموی نامیده شده به سلف اموی خوداقتدا کرد و در سامرا کعبه ای ساخت و زمینی را منی و عرفات نامید تا امرای سپاهش در آنجا حج گزارند و از او جدا نشوند.

پایان فصل اول

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پگاه سادات