مردم انگار یه چیزیشون هست.توخیابون انگار همه باهم درگیر هستن درموارد حاد تر باخودشون.

باورکن باخودشون حرف میزنن.

یه بنده خدایی میگفت :به خاطر مشکلات اقتصادیه مردم دستشون تنگه...!؟

یه کم نزدیک تر شدم وباتوجه بیشتری به قضیه نگاه کردم دیدم بد نمیگه میشه ازاین بعد به قضیه نگاه کرد (دست مردم تنگه یعنی چه؟مقصرکیه؟کی باید جواب بده...؟

1-آیاخواست خدا بوده؟

2-آیااختیار انسان درکار است ؟

3-آیابه دولت مردان مربوط میشود؟

4-تحریم ها کجای قضیه است؟

5-چشم وهم چشمی چه؟

6-نگاه به بالا درستی ها

7-زیاده خواهی (راضی نبودن به خواسته ها)

8-تجمل گرایی

9-مال حرام ...

10-و...

حال باید فکر کنیم کدام یک از موارد بالا موثر یا موثرتر است.وباید روی آن کار بشود.

بعضی وقت ها باخودم فکر میکنم ماهمه اش تمرکز روی مسائلی که به قول بچه ها تکراری شده میکنیم.

باید به بحث اقتصادی نیزبپردازیم.

همان اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری فرمودند.

من به این باور رسیده ام که خیلی ها درگیر این مسائل هستندوحتی به علت بی تدبیری های مقام های دولتی در اداره ی کشور مردم نسبت به دین بدبین شده اند.(میگویند این حکومت اسلامی ست!)

درصورتی که وقتی به موارد بالا نگاه می کنیم میبینیم همه اش هم به دولت وسیاست مداران مربوط نمی شود.

ولی متاسفانه همه درک یکسانی نسبت به این مسئله ندارند ازطرفی می دانیم یکی از حربه های دشمن در بحث جنگ نرم دست گذاشتن روی همین نقطه ضعف مردم است .

 

چه باید کرد ؟

مابه عنوان دانشجو (یا به گفته ی رهبر افسران جنگ نرم )چه کار می توانیم برای این مشکل انجام دهیم ...؟؟؟