برایم شنبه ها تلخ است

    تلخ تر از زقوم جهنم ...

صبح های شنبه که میشود غم بزرگی سینه ام را پر میکند . شنبه ها باید زیبا باشند چون آغار یک هفته جدید است ، چون امید را تازه میکند تا جبران کنیم هفته گذشته را . صبح شنبه باید خدا را شکر کرد که با تمام اشتباهاتمان فرصتی دیگر در اختیارمان گذاشته است تا زندگی کنیم تا باشیم و جبران کنیم .  در کنار همه ی اینها شنبه ها برایم تلخ است . شنبه تلنگر بزرگی است از طرف خدا برای تک تک مان .

میدانی شنبه چه معنا دارد ؟! شنبه یعنی پایان یک جمعه دیگر ! یک جمعه دیگر گذشت و او را ندیدیم ؛ صدای " انا المهدی " اش را نشنیدیم ؛ از رویش محروم شدیم . خدا خیلی ظریفانه اثبات میکند بی لیاقتیمان را ! شنبه یعنی بی لیاقتی ما از دیدار روی یار ؛یعنی هنوز گنه کاریم ؛ هنوز مرد نشده ایم برای یاری اش ...

شنبه ها میگویند یک بار دیگر غروب جمعه تمام شد ولی صدای قدمش را نشنیدیم . صبح شنبه ها از غروب جمعه ها هم برایم دلگیرتر است . چرا که غروب جمعه که تمام شود هنوز چند ساعت دیگر دلخوشم به آمدنش ، مدام با خود میگویم هنوز جمعه تمام نشده هنوز فرصت است ؛ این جمعه حتما می آید . اما شنبه که میشود ؛ یعنی پایان یک هفته انتظار به پاییز ختم شد ...

هر روز هفته ، از صبح تا شب به انتظار ظهورش نفس میکشم . یکشنبه که تمام میشود میگویم دوشنبه هست ، سه شنبه هست ، چهارشنبه . پنج شنبه و جمعه ...

تک تک لحظه های روز جمعه را به امید شنیدن صدای زیبایش سپری میکنم ؛ گوشه ای نمی نشینم برای دیدنش ! تلاش میکنم تا شرمنده اش نباشم ... شب جمعه را با غم بسیار سر به بالین میگذام و بازهم صبح شنبه ...

بیایید روزهای زندگی مان را با معنا سپری کنیم . هر ثانیه روزهایمان حرفی برای گفتن دارند که ژرفای آن یعنی" مهدی ( عج ) " یعنی " فریدی " که چشم انتظار ماست ! یعنی " شریدی " که هنوز هم دعای گوی ما شیعیان گنه کار است .

خدایا

این هفته را هم به پایان میرسانم تنها با این امید که صبح شنبه ها با لبخند مولایم بیدار شوم ...

الهی

عاجزانه درخواست میکنم شنبه هایم شیرین شوند ؛ به شیرینی شراب طهور بهشتی ...

 

فرید : تنها / شرید : کنار گذاشته شده . از القاب حضرت مهدی ( عج )